کد مطلب:50459 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:227

عدالت و تربیت











بی عدالتی از جمله سخت ترین موانع تربیت آدمی و سبب تباه شدن آدمیان است و عدالت بهترین زمینه برای شكوفایی استعدادهای آدمیان و مناسب ترین مقتضی دور شدن مردمان از گناهان است. امیرمومنان علی (ع) نقش تربیتی عدالت را چنین معرفی كرده است:

[صفحه 87]

«جعل الله سبحانه العدل قوام الانام و تنزیها من المظالم و الاثام و تسنیه للاسلام.»[1] .

خدای سبحان عدالت را مایه ی برپایی مردمان و ستون زندگی ایشان و سبب پاكی از ستمكاریها و گناهان و روشنی چشم اسلام قرار داده است.

در منظر امام علی (ع) عدالت در راس اموری قرار دارد كه بستر تربیت مردمان را فراهم می نماید. بدون عدالت، برپایی مردمان و سیر آنان به سوی كمالات انسان تحقق نمی یابد و فارغ از اهتمام برای عدالت و تدارك آن، تربیت حقیقی حاصل نمی شود. امام (ع) عدالت را مایه ی روشنی چراغ اسلام دانسته است كه بدون آن راه بردن و هدایت نمودن و تربیت كردن بی معنا می شود. امیرمومنان علی (ع) چنان به نقش عدالت در تربیت آدمیان اهمیت داده كه درباره ی برترین بندگان خدا و بدترین آنان فرموده است:

«فاعلم ان افضل عباد الله عند الله امام عادل، هدی و هدی، فاقام سنه معلومه و امات بدعه مجهوله... و ان شر الناس عند الله امام جائر ضل و ضل به، فامات سنه ماخوذه و احیا بدعه متروكه.»[2] .

بدان كه برترین بندگان خدا نزد او پیشوایی است دادگر، هدایت شده و راهبر، كه سنتی را كه شناخته است بر پا دارد و بدعتی را كه شناخته است بمیراند... و بدترین مردمان نزد خدا پیشوایی است ستمگر، خود گمراه و موجب گمراهی كسی دیگر، كه سنت پذیرفته را بمیراند و بدعت واگذارده را زنده گرداند.

بی عدالتی منشا تباهی فرد و جامعه و عدالت بستر كمال یافتن انسانهاست و هیچ چیز چون عدالت در تربیت نقش ندارد. قرآن كریم كه كتاب تربیت انسان است، آدمیان را در بستر عدالت تربیت می نماید. امیر بیان، علی (ع) قرآن كریم را چنین معرفی می كند:

«ثم انزل علیه الكتاب نورا لا تطفا مصابیحه و سراجا لا یخبو توقده و بحرا لا یدرك قعره و منهاجا لا یضل نهجه و شعاعا لا یظلم ضووه و فرقانا لا یخمد برهانه و تبیانا لا تهدم اركانه و شفاء لا تخشی اسقامه و عزا لا تهزم انصاره و حقا لا تخذل اعوانه. فهو معدن الایمان و بحبوحته و ینابیع العلم و بحوره و ریاض العدل و غدرانه.»[3] .

[صفحه 88]

پس فروفرستاد بر او قرآن را، نوری كه چراغهای آن فرونمیرد و چراغی كه افروختگی اش كاهش نپذیرد و دریایی كه ژرفای آن كس نداند و راهی كه پیمودنش رهرو را به گمراهی نكشاند و پرتوی كه فروغ آن تیرگی نگیرد و فرقانی كه نور برهانش خاموش نشود و تبیانی كه اركانش ویرانی نپذیرد و بهبودیی كه در آن بیم بیماری نباشد و ارجمندیی كه یارانش را شكست و ناپایداری نباشد و حقی كه یاورانش را زیان و خواری نباشد. پس قرآن معدن ایمان است و میانجای آن و چشمه سار دانش است و دریاهای آن و بستان عدالت است و انگیزه های آن.

قرآن كریم كتاب حیات انسانی است و حیات انسانی در زمینه ی عدالت فراگیر حاصل می شود و جامعه سامان انسانی می یابد. در سخنانی نورانی امیر بیان، علی (ع ) عدالت به عنوان اساس تربیت مطرح است، چنانكه آن حضرت عدالت را حیات و مایه برپایی مردمان و وسیله ی اصلاح آنان و زمینه ی رویش انسانیت و جلوه یافتن حقیقت انسان دانسته است:

«العدل حیاه.»[4] .

عدالت حیات است.

حیات همه چیز بسته به عدالت است و زندگی در بی عدالتی محرومیت از تربیت حقیقی و فروافتادن انسانها در تباهی است.

«العدل قوام الرعیه.»[5] .

عدالت نگهدارنده ی مردمان است.

انسانها با عدالت زندگی حقیقی می یابند و برپا می مانند و صلاحیتهای انسانی شان جلوه می كند.

«العدل یصلح البریه.»[6] .

عدالت اصلاح كننده ی انسان است.

بر اساس چنین نگاهی به عدالت است كه پیشوای موحدان، علی (ع) عدالتخواهی را

[صفحه 89]

برترین ارزشهای دینی و والاترین سلوك انسانی دانسته و درباره ی آن چنین سخن رانده است:

«و ما اعمال البر كلها و الجهاد فی سبیل الله، عند الامر بالمعروف و النهی عن المنكر، الا كنفثه فی بحر لجی. و ان الامر بالمعروف و النهی عن المنكر لا یقربان من اجل و لا ینقصان من رزق و افضل من ذلك كله كلمه عدل عند امام جائر. »[7] .

همه ی كارهای نیك و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منكر همچون ترشح آب دهان است در جنب دریای موج خیز بی كران. و همانا امر به معروف و نهی از منكر، نه اجلی را نزدیك كنند و نه از مقدار روزی بكاهند. و برتر از همه ی اینها سخن عدالت و عدالتخواهی فرا روی پیشوای ستمگر است.

جایگاه تربیت كننده ی عدالت از هر خدمتی والاتر و گرانقدرتر است، به گونه ای كه امیرمومنان علی (ع) عدالت را شاهراهی معرفی كرده كه همگان را در برمی گیرد و به سلامت و عافیت می رساند و هر چیز و هر كس را در جایگاه درست خویش قرار می دهد و هر ذی حقی را به حقوق حقه اش می رساند و این بهترین بستر تربیت است.

(و سئل علیه السلام ایهما افضل: العدل، او الجود؟ فقال علیه السلام:)

«العدل یضع الامور مواضعها و الجود یخرجها من جهتها و العدل سائس عام و الجود عارض خاص، فالعدل اشرفهما و افضلهما.»[8] .

(و از او پرسیدند عدالت یا بخشش، كدام بهتر است؟ فرمود:)

عدالت كارها را در جای خود قرار می دهد و بخشش آنها را از مسیرشان خارج می سازد. عدالت تدبیر كننده ای است به سود همگان و بخشش به سود خاصگان. بنابراین عدالت شریفتر و برتر است.


صفحه 87، 88، 89.








    1. غررالحكم، ج 1، ص 335، حسین بن محمد تقی النوری الطبرسی، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الطبعه الثانیه، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، 1408 ق. ج 11، ص 320.
    2. نهج البلاغه، كلام 164.
    3. همان، خطبه ی 198.
    4. غررالحكم، ج 1، ص 20، مستدرك الوسائل، ج 11، ص 318.
    5. غررالحكم، ج 1، ص 37.
    6. همان، ص 29.
    7. نهج البلاغه، حكمت 374.
    8. همان، حكمت 437.